او را به عایشه‌ی صدیقه می‌شناسیم. پدر گرامیشان ابوبکر صدیق( رضی الله عنه)، و مادر بزرگوارش، ام رومان( رضی الله عنها)، دختر عامر کنانی، بود. پدر مهربانش، قبل از اسلام به شجاعت و سخاوت و عدالت و خوش اخلاقی مشهور بود و با طلوع خورشید اسلام، اولین کسی بود که از میان مردان اسلام را پذیرفت و به دلیل دوستی و اطمینانی که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) در خصوص ایشان داشتند، در جریان هجرت به مدینه، همسفر پیامبر( صلی الله علیه و سلم) به مدینه شدند. و به خاطر خدمات فراوان و تصدیق‌های پی در پی و خالصانه‌اش به پیامبر و در راه پروردگار لقب صدیق گرفت. 

مادرشان نیز، همان کسی است که در ابتدای بعثت، از صمیم قلب اسلام را پذیرفت و برای یاری رساندن به دین خدا خالصانه تلاش نمود و قلبش از محبت رسول خدا( صلی الله علیه و سلم) آکنده بود. در مورد ایشان گفته شده که روزی پیامبر( صلی ‌الله ‌علیه‌ و سلم) بر قبر أمّ رومان( رضی الله عنها) گذر کردند و بعد از دعای رحمت و مغفرت برای وی، فرمودند: خدایا بر تو پوشیده نیست که امّ رومان در راه تو و نصرت پیامبرت چه سختی‌هایی را تحمل نمود.

قبل از به دنیا آمدن حضرت عایشه( رضی الله عنها) پدر و مادرشان اسلام را پذیرفته بودند، به همین دلیل از ابتدای حیات مبارکشان در سایه‌ی اسلام رشد یافتند. این بانوی بزرگوار شاهد تمام خدمت‌ها و فداکاری‌های پدر و مادر گرامیشان در راه خدا و یاری پیامبر( صلی الله علیه و سلم) بودند و از آن درس‌ها گرفتند؛ از جمله اینکه چگونگی هجرت را از نزدیک شاهد بودند.

ایشان چهار یا پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمدند و در شش سالگی( چندین ماه قبل از هجرت) به عقد پیامبر( صلی الله علیه و سلم)، در آمدند و زمانی که پیامبر هجرت کردند و خانواده‌ی صدّیق به جای ماندند، پیامبر ( صلی الله علیه و سلم)، عبدالله بن أریقط اللیثی را با به همراه داشتن دو یا سه شتر به سوی ایشان فرستاد و به این ترتیب عایشه به همراه مادر و خواهر و برادرش( رضی الله عنهم أجمعین) به مدینه هجرت نمود.

عایشه( رضی الله عنها) در سال دوم هجرت، هنگامی که نه سال داشتند، به منزل پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، مشرّف شدند، و مادر مؤمنان گردید.

از افتخارات حیات این بانوی گرامی اینکه:

- قبل از به دنیا آمدن والدینش( رضی الله عنهم) اسلام آورده بودند.

- قبل از ازدواج پیامبر محبوبمان( صلی ‌الله ‌علیه ‌و سلم) با ایشان، جبرئیل أمین، صورتش را در خواب به آن‌ حضرت( صلی‌ الله ‌علیه‌ و سلم) نشان دادند؛ که این چهره از آن همسر تو در آینده است. در صحیح بخاری و صحیح مسلم ذکر شده که روزی حضرت محمد( صلی‌ الله ‌علیه و سلم) به حضرت عایشه( رضی‌ الله ‌عنها) فرمودند: تو را دو بار در خواب دیدم که در پارچه‌ای ابریشمی بودی و جبرئیل به من می‌گفت: این همسر تواست. پارچه را که کنار می‌زدم، چهره تو را می‌دیدم. با خود می‌گفتم: اگر از طرف خداوند باشد حتماً عملی می‌شود.

- پیامبر(صلی الله علیه و سلم) او و پدرش را بسیار دوست می‌داشت. منزلت ایشان و پدر گرامیش نزد پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) چنان بود که روزی حضرت عمرو بن عاص( رضی‌ الله ‌عنه) از آن ‌حضرت( صلی ‌الله ‌علیه ‌و سلم) پرسید: ای پیامبر خدا! چه کسی را از همه بیشتر دوست دارید؟ پیامبر( صلی الله علیه و سلم) فرمودند:" عایشه را". عرض کرد: سؤال من در مورد مردان بود. آن حضرت فرمودند:" پدر عایشه( ابوبکر صدیق) را».

- قبل از دیگر همسران پیامبر( صلی الله علیه و سلم)،خدا و رسول و خوشبختی در سرای آخرت را بر متاع کم دنیا ترجیح داد. زمانی که همسران پیامبر( صلی الله علیه و سلم) به خاطر تنگدستی و طبیعت بشری و همچنین وضعیت خوب بیت المال به خاطر پیروزی‌های پیش آمده، خواستند که پیامبر( صلی الله علیه و سلم) برای آنان زندگی بهتری فراهم سازند تا اینکه در این رابطه آیات 28 و 29 سوره احزاب نازل شد و خداوند متعال به پیامبر دستور داد که به همسرانت بگو یا مال و متاع دنیا را انتخاب کنند یا پروردگار متعال و پیامبرش و روز آخرت را!؛ آن ‌حضرت، ابتدا نزد أم المؤمنین عایشه( رضی‌ الله ‌عنها) رفتند و این آیات را تلاوت کردند و انتخاب را به عهده‌ی او نهادند و فرمودند:" ای عایشه! عجله نکن، برو با پدر و مادرت مشوره کن". حضرت عایشه( رضی‌ الله ‌عنها) عرض کرد:" آیا برای چنین کاری از پدر و مادرم اجازه بگیرم؟! البته که من خدا و رسول و زندگی آخرت را می‌خواهم."

قلب پیامبر( صلی ‌الله ‌علیه ‌و سلم) از این جواب قاطع مسرور گشتند به این ترتیب سایر أمهات المؤمنین( رضی الله عنهنّ) نیز همین جواب حضرت عایشه( رضی‌ الله ‌عنها) را تقدیم پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم)، کردند و اینگونه دنیا و متعلقات آن را فدای رضای خدا و رسول و همراهی پیامبر نمودند.

- پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) به علم ایشان گواهی می‌دهند؛ تا جایی که درمنزلت ایشان فرمودند:" خُذُوا نِصفَ دِینِکُم عَن هَذه الحُمیرا".

" نصف دین خود را از این حمیرا- عایشه- (رضی الله عنها) بگیرید.

ایشان بعد از وفات پیامبر اسلام( صلی‌ الله ‌علیه ‌و سلم)، مرجع علمی عموم أمت اسلام بودند‌. بزرگان صحابه هنگام مواجه شدن با مشکلی به ایشان مراجعه می‌کردند. صحابی بزرگ ابوموسی اشعری( رضی‌ الله ‌عنه) می‌گوید:" هر مشکلی برای ما( اصحاب پیامبر) پیش می‌آمد و به عایشه مراجعه می‌کردیم، حتماً برای مشکل خود راه ‌حلی می‌یافتیم. از میان تابعین نیز امام زهری( رضی الله عنهم) می‌فرماید:" کانَت عائشة أعلم الناس یَسألُها الأَکابِرَ مِن أصحاب رسول اللهِ( صلّی‌ الله ‌علیه‌ و سلم)"

"عایشه از عالم‌ترین مردمان بود که بزرگان صحابه مسائل را از ایشان می‌پرسیدند".

حافظه‌ی قوی، ایشان را در حفظ آیات یاری می‌داد و عایشه اولین کسی بود که در نیمه‌های شب مخاطب آیات نازل شده از سوی خداوند متعال بر قلب پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، می‌شدند و به این ترتیب در زمان خلفای راشدین، برای جمع‌آوری قرآن از آن حافظه‌ی مبارک استفاده گردید. 

ثمره‌ی زندگی کوتاه اما پر بار أم المؤمنین عایشه صدیقه( رضی‌ الله ‌عنها) با ‌حضرت محمد( صلی ‌الله ‌علیه ‌و سلم) اگرچه تولد یک فرزند نبود، اما باعث فراگیری بسیاری از أحادیث، مسائل فقهی، و دیگر مسایل توسط أمت اسلام  از ایشان شد. ایشان( رضی الله عنها) هر حدیثی را که از حضرت( صلی‌ الله ‌علیه ‌و سلم) می‌شنید، حفظ می‌کردند و بدون هیچ نقصی آن را برای اصحاب بازگو می‌فرمود. وی حدود دو هزار و دویست و ده حدیث از پیامبر روایت کرده است و از جمله هفت نفری است که بیش از هزار حدیث را از پیامبر اسلام( صلی‌ الله ‌علیه ‌و سلم) نقل کرده‌است. 

- نزول وحی در شأن ایشان، آن هم زمانی که کسی نبود تا از او در جهت حفظ شرافتش در مقابل یاوه گویان و منافقان حمایت کند و قلب پاک و مطهر ایشان را اندکی از غصه برهاند. اینگونه بود که هر گونه تهمت و بهتانی را در حق محبوبه‌ی پیامبر روا دانستند و دهانها و زبانها به آنچه نباید و نشاید چرخید و بسیاری در آن امتحان مردود شدند و قلب پاک پیامبر و خانواده‌ی یار غار و صدیق دیار را بسی اندوه فر گرفته بود و مؤمنان در حیرت بودند، تا اینکه برائت و پاکدامنی‌اش به وسیله وحی از بالای هفت آسمان نازل شد و این تاج زرین تا قیامت بر سر مادر مؤمنان خواهد ماند.

- منزل او مکان نزول وحی و مدفن آخرین پیامبر است. پیامبر گرامی اسلام (صلی ‌الله ‌علیه‌ و سلم) در روزهای آخر حیات خود در اتاق أم‌المؤمنین عایشه( رضی‌ الله ‌عنها) اقامت گزیدند و با کسب رضایت دیگر همسرانش، ایام مریضی را در خانه صدیقه‌ی محبوبش گذراند و هنگامی که روح مطهر ایشان به ملکوت أعلی پیوست، سر مبارکش در آغوش عایشه( رضی الله عنها) قرار داشت.

حضرت عایشه چهل سال بعد از وفات پیامبر بر روی کره‌ی خاکی و در فراق پیامبر و محبوبش زندگی کردند و به نشر تعالیم دین اسلام و اخلاق نیکو و سیره‌ی عملی پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، پرداختند، زندگی ایشان مملو از طاعت خداوند و حرکت بر روش پیامبر عظیم الشأن اسلام است، ایشان روزها را در حالت روزه و شب‌ها را به قیام می‌گذراندند و بسیار بخشنده بودند تا جایی که هیچگاه نزد ایشان مازاد بر مصارف روزانه‌اش نمی‌ماند.

سرانجام سال 58 هـجری، روز دوشنبه، هفدهم ماه رمضان درسن 68 سالگی دار دنیا را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. و به همسر محبوب و پدر و مادر گرامیش ملحق شد.

بر جنازه‌‎ی همسر پاک رسول خدا( صلی ‌الله ‌علیه ‌و سلم) و مادر مومنان جهان، صحابی بزرگ؛ حضرت ابوهریره( رضی الله عنه) نماز خواند و جسد مبارکش را در قبرستان بقیع در کنار دیگر ازواج مطهرات به خاک سپردند.

خداوند از ایشان راضی و خشنود باد.